*ناراحتی درونی از انجام شرّ و امید به خیر
خصوصیّت کار خوب این است که ثمرهاش همان لحظه نشان داده میشود، اوّل چیزی که در باب خوبیها تبیین میکنند این است که خود انسان فرح ذاتی پیدا میکند.
این فرمایش اولیاء خدا و عرفای عظیمالشّأن براساس روایاتی است که در باب شرّ میخوانیم -
میفرمایند: وقتی دیدید کسی کار زشتی را انجام میدهد، (مخصوصاً کارهایی که شرارت برای دیگران محسوب میشوند) امّا در درون خودش از خودش بدش میآید و ناراحت است؛ باید امید به خیر از این شخص داشت، امّا اگر کارش به جایی رسید که نگران نشد و تازه خوشحال هم شد؛ این آغاز انحراف و ورود به شرّ است.
*اگر دست از خیر کشیدیم، لاجرم در شرّیم!
مانند همان چیزی که اهانتکنندگان به دین شروع کردند، دو سه روز پیش با آن ملعون، صاحب آن کتاب فساد آیات شیطانی، راجع به این اهانت به نبیّ مکرّم و کتابش مصاحبه کردند، با این که در حصر خانگی است (البته دولت خبیث انگلیس او را حمایت میکند امّا او در حصری است که امّت اسلام و مسلمین برایش درست کردند و اینگونه خانهنشین شده است) امّا در آن مصاحبه گفت: نه تنها پشیمان نیستم، بلکه خوشحالم!
لذا ببینید کار شرارت به جایی میرسد که انسان خشنود میشود و إلّا آنها هم یک انسان هستند و همه را هم خدا خلق کرده است. چرا کار انسان به آنجا میرسد؟ دلیل این است که اگر خیر را انجام ندادیم، به شرّ گرفتار میشویم - این کدی است که اولیاء میدهند - پس بشر تا میتواند باید خیر برساند و کار خیر انجام دهد. روایت را هم خواندیم که خدا هم در کار خیر انسان را یاری میکند، اگر دست از خیر کشیدیم، لاجرم در شرّیم و این نکته مهمّی است.